«نه» گفتنِ هوشمندانه را بیاموزید. هنرِ استفاده از این واژۀ دو حرفی، چیزی است که اگر در آن مهارت پیدا کنید، از خیلی کارها و مسئولیتهای بیهوده رها میشوید و برنامۀ کاریتان را هر چه بهتر و مطابق نظر خود میتوانید پیش ببرید.
در دنیای ایمیل و ارتباطات آنلاین، گاهی وقتها با روشِ سنّتیِ تماس تلفنی ممکن است زودتر به مقصود برسید. مثلاً اگر برای پیشبرد پروژۀ کاری خود نیازمند اطلاعاتی هستید که فلان شرکت ارائه میکند، میتوانید به جای ایمیل زدن به مسئول مربوطه، اگر امکانش هست مستقیماً با او تماس بگیرید. ایمیل پاسخ دادن کار وقتگیری است که انرژی زیادی هم میطلبد، اما گاهی همان توضیحات را در یک مکالمۀ کوتاهِ تلفنی میتوان منتقل کرد.
تا جایی که میتوانید، با دیگران مخصوصاً همکاران خود و کسانی که با آنها در جریان کار ارتباط دارید، واضح و شمرده و بلند صحبت کنید. منظور از بلند صحبت کردن، داد زدن نیست؛ بلکه صحبت با حجم صدایی است که طرف یا طرفهای مقابل شما، بدون زحمت بتوانند حرفهای شما را بفهمند.
همانطور که شما برای خودتان برنامۀ زمانی دارید و برایتان مهم است که کارهایتان طبق روال و برنامه پیش برود، دیگران هم برنامههای کاری و اوقاتشان برایشان مهم است. با وقتشناس بودن، به دیگران و برنامۀ زمانی آنها احترام میگذارید.
چیستانمانندی است که میپرسد: «یک فیل را چطور میشود خورد؟» و پاسخ این است که: «لقمهلقمه!»
واقعیت این است که «قطرهقطره» جمع گردد، وانگهی «دریا» شود؛ و همیشه همینطور بوده است. بگذارید سه جمله را در این زمینه از بزرگان نقل کنم:
در داستان «کیمیاگر»، جایی از یک ذرتفروش صحبت میشود که دکهای دارد و قصدش این است که سالها کار کند و بعد که پول کافی جمع کرد، یک ماهی به آفریقا برود.
در مقابل، قهرمان داستان که جوانی است به نام «سانتیاگو»، مشتاق سفر است و همان لحظه هم آماده است آنچه را که تا الان به دست آورده، با یک رؤیا ــ که دستیابی به آن نیازمند سفر به آفریقاست ــ مبادله کند.
